۱۳۹۶/۱۰/۱۵

پدیده اهمال جامعه شنایی و زایده جامعه شناسان حکومتی

در تحلیل جامعه شناختی جنبش های مردمی نظیر آنچه در روزهای نخست دی ماه سالجاری رخ داده و همچنان در غلیان است می‌توان به نقش جامعه شناسان در پیش و حین این جنبش نیز نظری افکند.
در طی سالهای پس از دهه هفتاد، کمتر برهه هایی را می‌ توان نشانه گرفت که در آن جامعه شناسان کشور بطور یکپارچه در برابر مسایل اجتماعی گریبانگیر مردم و‌ جامعه ایران مواضعی روشن و انتقادی گرفته باشند مگر در حمایت از کاندیدای حکومتی که نمونه اخیر آن امضای صدها جامعه شناس در حمایت از روحانی بود. صرفنظر از این کاستی، در اینجا قصد دارم در غیاب جامعه شناسان متعهد و مردمگرا، به نقش جامعه شناسان حکومتی فعالی بپردازم که در این خلا، زمینه رشد یافته اند.

جامعه شناسان حکومتی بویژه در ادبیات پس از انقلاب شامل چند طیف اساسی است:
نخست جامعه شناسانی که با رانت های حکومتی از سهمیه شهدا و جانبازان گرفته تا سهم خوران نظامی، امنیتی، و مدیریتی، به مدارج بالای تحصیلات تکمیلی و مناصب تدریس و پژوهش در  دانشگاه ها و مراکز پژوهشی دست یافته اند و به اصطلاح گروه های استراتژیک درون قدرت را تشکیل داده اند.
@alitayefi1 
دوم طیف جامعه شناسانی که از درون و بین همین دسته نخست، فراتر رفته و‌ در تدوین جامعه شناسی اسلامی جهت تدوین دکترین رقیب برای‌ همان گروه استراتژیک اهتمام کرده اند و از شورای عالی انقلاب فرهنگی تا نهادهای دانشگاهی و پژوهشی به تصرف مناصب پرداخته اند تا بتوانند تلاش مذبوحانه خود برای ترویج اندیشه اسلامی سازی جامعه شناسی را پیش برند که برخی از اسامی این جماعت از جامعه شناسی خواندگان در پیوندهای زیر آمده است

سوم طیفی از جامعه شناسان حکومتی که وارد عرصه های سیاسی و اجتماعی شده و فراتر از مناصب بچنگ آورده در دانشگاهها و‌ مراکز تحقیقاتی، در جریان ها و دستجات سیاسی درون قدرت نیز حضور فعال داشته و‌ در صف حمایت از ساختار قدرت، از هیچ تلاشی فروگذار نیستند

مارکس در‌ تعریف لمپنیزم بر این‌ باور‌بود که  لمپن ها گروهای متمایزی را تشکیل می دهند که کانون انواع جنایتکاران است؛ کسانی که حکومت ولگردان و سرباران شهرهای بزرگ را تشکیل می دهند. مارکس در اثرش، بیانیه کمونیست در این باره می نویسد: این موجودات گندیده و غیر فعال، شرایط زندگی خاصی دارند که در آن آمادگی فروش خویشتن به ارتجاع فراهم می شود. به نظر مارکس این قشر، بیش از همه مظهر رسوب های جامعه کهن در دنیایی است که به سوی صنعت گام می نهد. از نظر یک لمپن، هر که با ما نیست از ما نیست، و این دیگری، دشمن ماست، دشمنی که باید حتما نابود شود . بوخارین جامعه شناس روس برخلاف مارکس معتقد بود لمپن ها، از جمله رسوب های خود جامعه سرمایه داری هستند.

از این منظر لمپن ها به دلیل خصیصه های فرهنگی خود همواره بنده و برده زور هستند و نسبت به کسی که زور و توانایی وی بیشتر است احساس بندگی و چاکری می کنند، همواره در انتخاب جایگاه خود از این فرهنگ پیروی نموده و در نتیجه اکثرا  در کنار حکام و طبقات حاکم قرار دارند و در ازای پشیزی آنها را به خدمت گرفته و به چماق سرکوب علیه انقلابیون تبدیل می نمایند

با چنین رویکردی می توان علاوه بر بدنه لمپنیزم در جامعه که در مواقع لزوم خواه در سرکوب جنبش های مدنی در دوران مختلف و با سازماندهی سازمان تبلیغات اسلامی و نهادهای امنیتی در ادارات به میادین اجتماعی می ریزند، سراغ قشر دیگری از لمپن ها را نیز گرفت که پس از انقلاب دارای سطح بالاتری هست. در واقع این سطح عبارت از اعتلا و رشد کیفی لمپنیزم‌ در قامت دانشگاهی و پژوهشی است که با وابستگی به نظام فاسد قدرت ارتزاق می کنند. این قشر، متشکل از لایه های دانش آموخته و تیوریسین های نظام لمپنی هستند که از همان لمپن های در کف خیابان با ارتزاق از رانت های نظام لمپنی به گروه های رقیب روشنفکران و روشنگران ضد ساختار قدرت مبدل شده اند
@alitayefi1 
در میان همه لمپن های دانش آموخته یا دانش آموختگان لمپن، از عرصه پزشکی تا مهندسی، و از علوم سیاسی  تا علوم اجتماعی، مورد نظر من در این یادداشت، جامعه شناسانی است که زایده های نظام لمپنی بوده و در خدمت لمپنیزم از ابزار های منسوب بدان بهره می برند. این طیف زیر نقاب جامعه شناس و کارشناس امور اجتماعی به تحلیل وقایع و مسایل اجتماعی مردم و رویارویی با روشنفکران واقعی در بین طبقات اجتماعی فاقد قدرت می پردازند.  

در میان این جامعه شناسان لمپن خواه در میان جریان های محافظه کار درون قدرت بنام محافظه کار و‌ خواه بنام اصلاح طلب افراد بسیاری مشاهده می شوند که به تحقیر مردم بیصدا و‌ تحکیم نظام مسلط می‌پردازند

در بین این جامعه شناسان حکومتی نه تنها مسیله اجتماعی در نزد آنان مسیله حکومتی است و از درون قدرت به تحلیل جامعه و‌ تحدید و تهدید آن می‌پردازند بلکه در وقایع اجتماعی نظیر جنبش های مردمی اخیر نیز آنرا به اغتشاش، شوخی، آشوبگری،  مزدور و کرکس های وابسته به عوامل خارجی و‌ اپوزیسیونی می‌خوانند و‌ بدین واسطه زمینه سرکوب اعتراضات اجتماعی اقشار و طبقات اجتماعی رنجدیده را مهیا می سازند

علی طایفی
https://telegram.me/alitayefi1

منبع
http://l1l.ir/3l7s
http://l1l.ir/3l7t

هیچ نظری موجود نیست: