۱۳۹۶/۱۱/۳

جنبش اعتراضی مردم بدنبال دمکراسی سکولار است

سهراب رزاقی اگرچه بعنوان جامعه شناس به تحلیل اعتراض های اجتماعی اخیر نپرداخته است ولی نظرگاه او‌ در تحلیل این‌جنبس از زوایایی قابل نقد است. رزاقی بعنوان کسی که سالها به ساخت و‌ توانبخشی سازمان های غیردولتیِ حکومتی اهتمام داشته، اینک ‌در خارج از کشور با حمایت موسساتی مانند سوروس به آموزش بسیار ابتدایی کنشگران مدنی گزینش شده می‌پردازد.
 ✅او‌ جنبش مردمی را جنبش تهیدستان خوانده و آنرا راه برون رفتی کور و ابتر برای نیل به دمکراسی می داند! در چنین نگاهی جنبش تهیدستان، جنبشی پایین دست، ضد دمکراتیک، طبقاتی بمنزله طبقه از دست رفته و ناکارآمد و دست دوم تلقی می شود. در این رویکرد اساسا اقشار تهیدست با نگاهی داروینیستی و بیولوژیک، اجزایی مانند پا و‌دست تلقی می شوند که فاقد اعتبار و منزلت ارگان هایی مانند مغز بوده و اندیشه گر نیستند.

✅از سوی دیگر تنها طبقه ای که می تواند ناجی تهیدستان باشد همان طبقه متوسط شهری است که دارای ساختار مدنی است! وی با ارائه تصویری ناقص از جنبش اخیر، حضور تشکل های صنفی و دانشجویی در آن را منها می‌کند. او‌ در تحلیل خود، جنبش های صنفی را مدنی تلقی نکرده و حاصل و برآمد کنشگری آنان را معطوف به تغییر شرایط در راستای جامعه ای دمکراتیک نمی داند.

✅هراس از هدایت جنبش مردمی بسوی پوپولیزم مورد نظر رزاقی، هراسی است برخاسته از ناباوری به طبقات زحمتکش و آسیب دیده در جامعه که متفاوت از طبقه مرفه شهری زیر نام طبقه متوسط است. در چنین‌رویکردی که بنیان طبقاتی داشته و‌‌ حاصل نگرشی از بالا به پایین است، همان رویکرد سلسله مراتبی قدرت نهفته است که تهیدستان و صنوف نیازمند شبانی اند و گرنه این رمه، ره به راه دمکراسی نخواهد برد. 

✅دمکراسی اگرچه در تاریخ شکل گیری اش توسط طبقات اجتماعی مختلف بویژه آسیب دیده شکل یافته و‌ در مسیر خود رهبران فکری خود را نیز پرورش داده و ‌وارد میادین اجتماعی اعتراض و تغییر کرده، امری نیست که رزاقی بدان باور داشته و هویت و اعتبار دهد. بنظر من دمکراسی های موجود در جهان دارای بنیان های اجتماعی است که بر شانه تهیدستان تکیه کرده و با دستان رنجبران به میدان عمل آمده و دمکراسی را معماری کرده است. 

✅مقایسه جنبش مردم در سال ۸۸ و ۹۶ از جهاتی واقعی بنظر نمی رسد زیرا با چنین مقایسه ای هدف تخفیف درجه جنبش اعتراضی ضد ساختار اخیر مردم و بزرگ‌نمایی طبقه متوسط و قشر روشنفکران است. کسانی که بدون پشتوانه مردم بدنبال منافع مصلحت جویانه خود در قالب اصلاحات و امید بستن به افرادی با نمادهای سبز و‌ بنفش بودند. بخشی از این طبقه در جنبش اخیر‌ مهر سکوت بر دهان بسته و‌ از نقش کنشگر‌در انتخابات سالهای ۸۸ و ۹۶ به تماشاگرانی مبدل شده اند که سبب شده بدنه اصلی جامعه نه تنها از تمامیت بدنه قدرت و حکومت، بلکه از جنبش های نرم طبقه متوسط نیز قطع امید کند. 
http://l1l.ir/3sdg

علی طایفی
https://telegram.me/alitayefi1
            -----------

هیچ نظری موجود نیست: